loading...

روایت های ساده ی زندگی

این قدر استرس دارم ، نگرانم ، ناامیدم .انگار به ته خط رسیدم. نه کرونا نگرفتم. متوجه شدم سینا با یه خانم در ارتباطه انگار دنیا رو سرم هوار شده هنوز زخم قبلی خوب ...

بازدید : 246
دوشنبه 4 اسفند 1398 زمان : 22:56
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

روایت های ساده ی زندگی

این قدر استرس دارم ، نگرانم ، ناامیدم .انگار به ته خط رسیدم. نه کرونا نگرفتم.

متوجه شدم سینا با یه خانم در ارتباطه

انگار دنیا رو سرم هوار شده

هنوز زخم قبلی خوب نشده ، یه زخم دیگه

زندگیمون داشت جوونه میزد دوباره

آخه چرا این کارا رو میکنید؟ امید و زندگی زن خونه رو از بین میبرید؟

دیگه حتی تو تصورم هم نمی‌گنجه که مردا وفادار باشم ، نمیگنجه که مردی پای زنش بایسته

باور نمیکنم مردا زن را به خاطر خودشان دوست داشته باشم ، و...

این همه سال واسه زندگی وقت بزار ، واسه بچه ، خونه ، همسر واقعا تهش چیه؟

دارم فکر میکنم اگه بیشتر وقتا رو بیرون از خونه باشی ، و زیاد در قید زندگی و همسر نباشی ، راحت با این مسائل خیانت کنار می‌آییم.

ولی وقتی خونه و زندگی برات اول ، نمی‌دونم چطور میشه باهاش کنار اومد.

خیلی داغونم ، نمی‌دونم چطور بلند شم ، ضربه‌ی سنگینیه.

دعا کنید برای دلم.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 19
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 15
  • بازدید کننده امروز : 12
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 23
  • بازدید ماه : 33
  • بازدید سال : 241
  • بازدید کلی : 5352
  • کدهای اختصاصی