loading...

روایت های ساده ی زندگی

وای بر دهانی که بی موقع باز شود. هر چی میگذره خوب میفهمم یه آدم مریضی هستم ، یه آدم که تعادل نداره جایی که باید آروم باشم ، عصبانی ام جایی که باید حفظ حرمت کنم ...

بازدید : 256
چهارشنبه 22 بهمن 1398 زمان : 6:23
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

روایت های ساده ی زندگی

وای بر دهانی که بی موقع باز شود.

هر چی میگذره خوب میفهمم یه آدم مریضی هستم ، یه آدم که تعادل نداره

جایی که باید آروم باشم ، عصبانی ام

جایی که باید حفظ حرمت کنم ، بی احترامی‌میکنم

امروز خیلی بد با سینا رفتار کردم ، هر چند کمی‌مقصر بود ولی من ...

مثل این باشه که یه سفره رو به بهترین شکل و ظروف شیشه‌‌‌ای خاص بچینید واسه میهمون

و موقع نشستن میهمان‌ها بر سر سفره ، سفره رو بکشی و همه چی خراب بشه

و نشه درستش کرد

دقیقا کاری که امروز کردم

وای چقدر شرمنده ام

چرا این قدر اخلاقم عوض شده ، چرا این قدر بی پروا شده ام؟

خودم رو چه تنبیهی کنم ؟

کاش کمی‌صبر و آرامش داشتم.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 19
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 6
  • بازدید کننده امروز : 5
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 14
  • بازدید ماه : 24
  • بازدید سال : 232
  • بازدید کلی : 5343
  • کدهای اختصاصی